Web Analytics Made Easy - Statcounter

مرد برزیلی پس از ازدواج با ۹ زن گفت: من یک رویا دارم. آرزوی من همیشه داشتن ۱۰ همسر بوده است. من فقط یک دختر دارم، اما می‌خواهم با هر یک از همسرانم [یک فرزند] داشته باشم.

به گزارش برنا؛ آرتور و همسر اولش، لوانا کازاکی، پس از ملاقات با هشت زن دیگر، تصمیم گرفتند در یک کلیسای کاتولیک در سائوپائولو ازدواج خود رسمی کنند، اگرچه از نظر قانونی الزام آور نبود، زیرا تعدد زوجات در این کشور غیرقانونی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این ماجرا فراز و نشیب‌هایی وجود داشته است، و یکی از همسران از گروه جدا شد.

آرتور که آرزوی داشتن ۱۰ همسر و یک فرزند با هر یک از آن‌ها را دارد، گفت: زندگی ما واقعاً سرگرم کننده و لذت بخش است. پدر یک فرزند اعتراف می‌کند که زندگی او اکنون بهتر از همیشه است.

با این حال او می‌گوید وقتی به یکی از آن‌ها هدیه‌ای گرانقیمت و دیگری کوچکتر یا ارزانتر دادم، در میان آن‌ها حسادت ایجاد شد.

آرتور درباره جدا شدن یکی از همسرانش نیز گفت: او من را برای خودش می‌خواست. منطقی نبود، از جدایی خیلی ناراحت شدم و بیشتر از بهانه او تعجب کردم. همسران دیگرم فکر می‌کردند نگرش او اشتباه است و او ازدواج را برای ماجراجویی پذیرفت و نه برای احساسات واقعی. من همسرم را از دست داده ام، اما قرار نیست کسی را جایگزین کنم.

علیرغم اینکه آرتور فعلاً قصد دارد ازدواج با افراد جدیدی را متوقف کند، امیدوار است با دو زن دیگر ازدواج کند تا تعداد همسرانش به ۱۰ زن برسد.

وی افزود: من یک رویا دارم. آرزوی من همیشه داشتن ۱۰ همسر بوده است. من فقط یک دختر دارم، اما می‌خواهم با هر یک از همسرانم [یک فرزند]داشته باشم. عشقی که من نسبت به هر یک از آن‌ها احساس می‌کنم یکسان است. من فکر می‌کنم بی انصافی است که فقط از یک یا دو نفر از آن‌ها بچه داشته باشم.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: ازدواج یک فرزند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۷۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • پرداخت ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری در سالجاری
  • پرداخت ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری در سال جاری
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • پرداخت بیش از ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری از ابتدای سال تاکنون
  • بانک‌ها بیش از ۵.۶ همت وام ازدواج و فرزند پرداخت کردند
  • سیاست‌های مشوق جمعیتی دولت در فرهنگ جوانی جمعیت اثرگذار است
  • تصویری عجیب از همسر علیرضا بیرانوند به همراه یک سگ غول‌پیکر!
  • جزئیات تسیهلات ازدواج و فرزندآوری
  • پخش فیلمی در تلویزیون همزمان با اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • افشای راز قتل همسر و فرزند با آتش افروزی